پرداخت وام تا 10 ميليون تومان با يك ضامن (پايگاه اطلاع رساني دولت)
ميگم بجاي اينكه اين خبر رو هر چند ماه يكبار به مردم بديد، يه بار هم يه نسخه از اون رو براي بانكها بفرستيد!
زيباكلام: اصلاحطلبان عارف را رها كنند، حول قاليباف وحدت كنند(شما)
اتفاقا تو سامانه وحدت براي اصلاح طلبها هم جا هست!
احمد ناطق نوري: رئيس فدراسيون بوكس هستم و پس از پايان نمايندگي اولين كاري كه ميكنم، به المپيك لندن ميروم تا كمي استراحت كنم.( فارس)
از اينكه اين شيوه استراحت رو در صدر اولويت هاتون قرار داديد منونيم!
تخلفات گسترده در بازار دستمال كاغذي(ايسنا)
نمي ذارن آدم با خيال راحت فين كنه!
من بچه داري مي كردم گروه آريا جعل امضا(مهر)
بالاخره يكي بايد اوني رو كه زاييده بودند بزرگ مي كرد ديگه!
مهرداد لاهوتي: حدود 50 نفر از از اعضاي كمسيون عمران و فراكسيون مديريت شهري مجلس هشتم در هشت بهشت با قاليباف ديدار و گفتوگو ميكنند.( فارس)
نميدونم چرا اينجور مواقع مجلس در راس امور نيست كه نماينده ها ميرن به ديدار شهردار يه شهر... والا!
بانك ملي از خاوري شكايت نميكند!( تهران امروز)
احسنت... اگر اقتصاد رو باختيم لااقل داريم اخلاق رو مي بريم!
قاليباف: جبهه نرفتهها ميراث خواران جنگ شده اند(فردا)
بريد كنار كه برخي جبهه رفته ها از راه مي رسند!
معاون اجتماعي فرماندهي انتظامي استان گيلان: دستگيري رييس يكي از شعبات بانكي در تهران به اتهام اختلاس 120 ميليارد ريالي(ايسنا)
آقا ولش كنيد بره دنبال بازيش... همش 12 مييليارد تومان؟!
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام: در شرايط كنوني به دليل بروز مشكلات، من سنگ صبور قشرهاي مختلف كشور هستم.( فارس)
اين قشرهاي مختلف رو خوب اومدي!
اسدالله عسگر اولادي: من آدم ثروتمندي به آن معنا نيستم، خودم را ثروتمند نشان ميدهم! يعني سعي ميكنم صورتم را با سيلي سرخ نگه دارم(جوان)
آقا نزن...نزن... يكي دست ايشون رو بگيره صورتش كبود شد!
مرد 83 ساله ابركوهي صاحب فرزند شد(مهر)
دود از كنده بلند ميشه ها!
بانك مسكن با امنيت شبكه سايبري بانكداري كشور بازي ميكند(تريبون مشتضعفين)
بازيش تحت وبه؟!!
تبليغ فيسبوك، آموزش نحوه پيداكردن شوهر و غيره در يك كنگره دانشجويي!( خبرنامه دانشجويان ايران)
اون «و غيره»اش رو به صورت تكدرس جايي تدريس نمي كنند؟!
شوخي شهيد مطهري با علي لاريجاني(فارس)
اتفاقا اينجور شوخي ها خوبه... نه دست كسي به آدم ميرسه نه بگير و ببندي هست... هعي!
يحيي آل اسحاق: از كارم راضي ام، رييس جمهور نمي شوم(ايسنا)
حالا كارت چي هست بلا؟!
به نقل رجا نيوز
وزارت بهداشت وجود وايتكس در شير را تكذيب كرد(باشگاه خبرنگاران)
آره... اتفاقا وايتكس براي پوست هم ضرر داره، ريكا بريزن توش بهتره
معاون اجرايي رئيس مجلس از دستور لاريجاني براي آرامش فضاي روحي و رواني منتخبين مجلس نهم خبر داد.(فارس)
و بعد از اين دستور بود كه فضاي روحي رواني منتخبين مجلس نهم آرامش پيدا كرد. ممنون.
آغاز بررسي بودجه در صحن علني مجلس(جرايد)
حالا چه عجله اي بود بابا... هنوز ده ماه تا پايان سال مونده، يه دو هفته تعطيل كنيد نماينده ها برن استراحت كنند.خيلي حقوق مادام العمر مي ديد، اينجور هم كار مي كشيد!؟
كشف يك بمب جاسازي شده در لباس زير(صراط)
اين يعني آدم براي آرمانش از همه چيزش مايه بذاره!
رويانيان: هواداران منتظر ناگفتههايم باشند(فارس)
هواداران: رويانيان افشا كن... بعدش يه كم حيا كن!
معاون تضمين كيفيت پارس خودرو گفت : نبايد پرايد 8 ميليون توماني را با تياناي 85 ميليون توماني مقايسه كرد ولي از نظر تست كرش، يك و نيم ستاره از زانتيا هم بالاتر است.(فارس)
صحيح است. من ميگم بايد پرايد رو با از اين طوقه ها كه بچه ها با چوب تو كوچه مي چرخونند مقايسه كنيم. اينجوري مزيت هاي پرايد به چشم مياد: پرايد بوق داره، اون نداره، پرايد شيشه اش بالا و پايين ميره، اون اصلا شيشه نداره...
رئيس اتحاديه كشوري بنكداران مواد غذايي از ابلاغ كاهش ده درصدي قيمت حبوبات از امروز خبر داد.(واحد مركزي خبرابلاغ)
بعد از افزايش چند درصدي؟!
وزير مسكن و شهرسازي: وام 75 ميليون توماني مسكن خبرنگاران تصويب شد(فارس)
جون مادرتون دست از سر خبرنگار جماعت برداريد... ما هنوز دنبال همون هديه رييس جمهور هستيم!
پاسخ به يك سوال مهم: چرا ساكوزي راي نياورد؟(خبرنامه دانشجويان ايران)
يك جواب ساده: اصولا وقتي مردم به يكي راي ندهند راي نمي آورد ديگر.
آمار بازديدكنندگان نمايشگاه كتاب از 5 ميليون گذشت
انشاءالله آمار سرانه مطالعه هم از هفت دقيقه مي گذرد!
درصورت اعلام اشتباه "انصراف از دريافت يارانه" به بانك مراجعه كنيد(ايسنا)
در صورت اعلام اجباري "انصراف از دريافت يارانه" به كجا مراجعه كنيم؟!
جهرمي: احمدينژاد ميترسد دست اطرافيانش رو شود!(پنجره)
ولي معلومه كه شما خيال خيلي راحته! چون با وجود صدور قرار مجرميت درصد فراواني مصاحبههات خيلي بالا رفته!
احمدي مقدم: دستوري براي برخورد با قليانها داده نشده است(ايسنا)
آفرين سردار... اينجوري براي همه بهتره!
دادستان كل كشور: عدهاي در اوضاع گراني سوء استفاده ميكنند(ايسنا)
چه عده بدي! بي تربيت ها... مگه پسر خوب از گراني سوءاستفاده ميكنه... بريد حسن استفاده كنيد، ناخن هاتون رو هم بگيريد!
كاظم جلالي: مواضع باهنر شخصي است و ربطي به فراكسيون رهروان ولايت ندارد( خبرآنلاين)
بعد فراكسيون رهروان ولايت احتمالا ربطي به آقاي لاريجاني و انتخاب رييس مجلس دارد يا خير؟
برادر زن جاسبي از دانشگاه آزاد رفت(آنا)
صحيح ترش اين است كه بگوييم: «دانشگاه آزاد از برادر زن جاسبي رفت». بالاخره بايد احترام پيش كسوتي رو داشته باشيم ديگه!
احمدينژاد: قديميها خيلي بهتر جمعيت را زياد ميكردند(فارس)
قديمي ها خيلي كارهاي ديگر هم مي كردند حالا لازم است شما همه اش را پشت ميكروفن بفرماييد. لااقل بگوييد در محل سخنراني هاي شما بزنند: +16!
عضو كميسيون مبارزه با فساد اقتصادي: منتظر تخلفات بزرگ بانكي ديگر هم هستيم!(پنجره)
ببين اين مه آفريد خسروي چطور پرروتون كرده... آقا مگه به اين سادگي هاست؟ حداقل يكي دوسال طول ميكشه... انتظاراتي داريد ها!
علي لاريجاني: مجلس از شكايتش از بهروز مرادي گذشت كرده است(فارس)
اِ... چرا؟ چه معني داره يكي از دولتي ها بياد تو مجلس و در برابر كتك نماينده ها مقاومت كنه؟ بي ادب!
انتقاد از افرادي كه در جبهه متحد سهميه داشته و اكنون فراكسيون مستقل ايجاد كرده اند(كيهان)
آقا از اين حرفها نزنيد... چرا وحدت شكني ميكنيد... به چه حقيه به جبهه متحد چپ نگاه مي كنيد؟!
وزير نفت: قيمت بنزين حتماً گران ميشود(فارس)
خدا رو شكر، خيالم راحت شد.
بسمه تعالي
در آستانه اتخابات مجلس نهم اين سوال مطرح شد وحدت اصالت دارد يا حق؟
اين سوال به اين دليل مطرح شد كه عدهاي اصولگرا به دنبال وحدت بودند كه با وجود اين وحدت نمايندگان زيادي با سليقه و رويكرد هاي متناقضي در اين دايره وحدت جاي ميگرفتند.
اگر به موضوع وحدت با رويكرد عقلي برخورد كنيم ميبينيم وحدت به معناي واقعي كلمه و در هر صورت امكان پذير نيست به عنوان مثال وحدت ايران و امريكا وحدت مسلمان با كافرو...
بصورت كلي وحدت موقعي شكل ميگيرد كه حول يك موضوع مشخص انجام گيرد مانند :
(حق) و يا بر اساس منافع كشور و يا منافع مشترك اما هر وحدتي كه بر مبناي موضوع ثابت و ماندگار مانند حق صورت نگيرد شكننده است مانند وحدتي كه بين شوروي سابق و برزيل ومتفقين صورت گرفت و وحدتي كه بين كشورهاي آلمان ژاپن و ايتاليا در جنگ جهاني دوم صورت گرفت كه بعد از جنگ وحدت اين كشور ها دگرگون شد.
هر وحدتي كه بر حول موضوع خاص مانند منافع مشترك انجام ميگيرد به همين صورت است زيرا اين منافع مقطعي و عمر مفيدش حد اكثر چند سال است مانند وحدت ليبي قذافي با غرب كه بعد از انقلاب دگرگون شدو...
اينگونه وحدت ها بعد از از بين رفتن اولويت خاص زمان خود از بين خواهد رفت.
در اسلام هم همينطور است كه اصالت با حق است و همه بايد حول محور حق وحدت كنند مانند: ولايت
قرآن كريم ميفرمايد: وعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا اين گونه نيست كه خداوند بفرمايد فقط وحدت كنيد نخير ميفرمايد وحدت كنيد اما حول حق .
پس ميتوان گفت وحدت اصالت ندارد و تنها موقعي وحدت ماندگار خواهد بود كه حول موضوعي ماندگار وحدت صورت گيرد.
در بحث انتخابات ما هم همينطور است اگر مبناي ما فقط وحدت باشد ما با هر جناحي ميتوانيم وحدت كنيم اصولگرا و اصلاح طلب و ملي مذهبي و ليبرال و...
اينگونه وحدت ها يا شكل نميگيرد و ما فكر ميكنيم كه شكل گرفته و يا به سرعت از هم ميپاشد چون نقاط مشترك كه بتواند اين مجموعه را كنار هم نگه دارد بسيار متزلزل است.
و اگر اصالت را به وحدت دهيم هر كس كه از اين وحدت دور شود حتي به دليل دور بودن اين مجموعه از حق ، متهم به وحدت شكني ميشود و اين مجموعه شبه وحدت روز به روز از حق دور و دورتر ميشوند.
اما اگر وحدت بر مبناي حق باشد اينطور نيست در اينگونه موارد وحدت ماندگار وثابت خواهد بود و تنها كساني از دايره وحدت خارج خواهند شد كه از حق دور شوند.
حال در جامعه دو گفتمان يا جبهه رايج اصولگرايي وجود دارد :
جبهه متحد اصولگرايي كه معتقد به وحدت گراييست:
رئيس ستاد انتخابات جبهه متحد اصولگرايان با بيان اينكه ما تلاشمان را براي اينكه ساكتين فتنه در ليست جبهه متحد نباشند كرديم اما زورمان بيشتر از اين نرسيد، براي بار دوم به طور تلويحي حضور بخشي از ساكتين فتنه در ليست جبهه متحد اصولگرايان را تائيد كرد.به گزارش بولتن نيوز، بحث حضور ساكتين فتنه در ليست جبهه متحد اصولگرايان از ابتداي سهم دادن به دو چهره شناخته شده در جبهه متحد اصولگرايان پيش آمد. اگر چه ابتدا برخي از اضلاع اين كميته اين اتهامات را رد مي كردند وليكن دكتر عليرضا زاكاني در اول آذرماه در گفتگو با نسيم با تائيد اين مطلب به صراحت به واژه"اغماض" در برابر ساكتين فتنه متوسل مي شود و مي گويد: از نظر ما ساكتين در فتنه و انحراف هر جفتشان محل اتهام هستند اما از آنجا كه قرار است در يك ائتلاف بزرگ شركت كنيم بايد به واسطه مصلحت بزرگتري به نام وحدت اصولگرايان، 'اغماضي' هم داشته باشيماين تنها اظهارنظر رئيس ستاد انتخابات جبهه متحد اصولگرايان نبود و زاكاني در جاي جاي سخنانش در رسانه ها بدين موضوع اشاره كرده است.
جبهه پايداري معتقد به حق گرايي:
حجت الاسلام پناهيان : سالها رقابتهاي انتخاباتي بين گروههايي بوده است كه در طول هم با نظام در ارتباط بوده اند و يكي به اصل نظام نزديك و ديگري از آن دور بوده است. اين صف بندي انتخابات را نه پرشور كه پرتنش مي كرده است و موجب مي شده تا انتخابات به مرز انقلابي و ضد انقلابي بودن برسد.
تا كي از ترس ضد انقلاب به غير انقلابيها رأي بدهيم
جانشين قرارگاه عمار گفت: بايد اين سنت را شكست چرا كه در اين فضا خيلي مصلحت ها به ما تحميل مي شود. تا كي بايد رقابت بين كساني باشد كه يكي به انقلاب نزديك و ديگري به ضد انقلاب نزديك است؟ تا كي بايد انتخابات طوري باشد كه اگر به فلان گروه رأي ندهيم كار دست ضد انقلاب بيفتد؟ تا كي بايد براي اينكه امور در دست ضد انقلاب قرار نگيرد، به كساني راي بدهيم كه خيلي هم انقلابي نيستند؟ بعضي ها دوست دارند كه در نظام جمهوري اسلامي كه يكي از ابرقدرتهاي جهان شده است، هميشه رقابت بين انقلابي و ضد انقلاب باشد اما امروز شرايطي پيش آمده است كه مي توان فضاي رقابت را تغيير داد.
پناهيان در تبيين عوامل اين آمادگي گفت: دو دليل وجود دارد كه امروز مي توان رقابت را بين افرادي ايجاد كرد كه در عرض هم با نظام ارتباط دارند. يكي اينكه پس از فتنه 88 سران اصلاحات بي لياقتي خود را براي حضور در امور نظام نشان دادند و ديگر اينكه با اتفاقاتي كه در جهان افتاده است، مانند بيداري اسلامي و حتي بيداري جهاني، امروز ديگر تئوري هايي كه از جريان اصلاحات پشتيباني ميكرد، فروپاشيده است و كساني كه دم از جامعه مدني ميزدند امروز شرمنده هستند.
اين ديدگاه من بود
رهگذر
احسان محمودپور
يك. شرقي يا غربي، مسئله اين نيست!
در ميان انبوه كلماتي كه دفتر واژههاي زندگي ما را پر كردهاند، هميشه واژههايي وجود دارد كه تعريف و توضيحشان مجالي بيشتر از يك جمله ميطلبد. هر واژه البته با خود معنايي را حمل ميكند كه فهم اين معنا جز با شناخت خاستگاه آن ممكن نيست. واژهها باهم فرق دارند. مثل آدمها كه باهم فرق دارند. تو گويي معني بعضي واژهها در ارتباط با آدمها معلوم ميشود؛ يعني خاستگاه اين واژهها وجود آدمها است و تو عالم و آدم را هرگونه شناخته باشي، واژهها را همانطور معني ميكني.
فرهنگ لغت را كه ببيني «شرق» و «غرب» را احتمالاً اينگونه معني كرده كه يك معناي جغرافيايي و يك معناي سياسي دارد. معني جغرافيايي شرق و غرب البته معلوم است؛ و معني سياسياش كه طي سالهاي جنگ سرد، «غرب» عبارت بود از اردوگاه كشورهاي ليبرالسرمايهداري و «شرق» عبارت بود از بلوك كشورهاي سوسياليستي… و اين تمام ماجرا نيست.
معني شرق و غرب را البته كه در نگاهي ديگر بايد درك كرد. در اين نگاه ديگر شرق و غرب، نه فقط دو واژه كه دو ساحت وجودي متفاوت است. از اين منظر، غربي يا شرقي بودن، مستلزم زندگي در مغرب يا مشرق جغرافيايي نيست؛ كه شرق و غرب، مكانت آدمي است و نه مكان او. چه بسا ساكنان مشرق جغرافيايي، كه روح غربي در كالبدشان جاري است و چه بسا ساكنان مغرب كه در آرزوي اشراقي الهي ميسوزند و آب ميشوند، تا شايد از ميان جوي موليان فطرت خويش به بخاراي شرق الهي راه يابند.
در اين نگاه، شرق، مطلع ظهور حقمداري است. عالمِ سرسپردگي به ساحت وحي و «وطن» خدامحوران و دينداران است. غرب اما عالم تاريكِ بينيازدانستن خود از باطن توحيدي عالم است و در مغرب وجودي آدم، خورشيد خدامحوري غروب ميكند.
دو. شرق و غرب و آدمهاياش
در شرق يا همان عالم ديني، همهي مراتب زندگي در نسبتي منظم و منسجم با حقيقت عالم به سرميبرند. تمامي امور از عاديترين مسائل روزمره تا عاليترين شئون مناسبات اجتماعي، در پيوند با سرشت مقدس عالم معنا مييابند؛ و بدون اين ارتباط، رنگ ميبازند و هيچ ميشوند. اما در عالم غرب عكس اين قضيه برقرار است. ذات عالم غرب، قائم به انكار همين رابطه است. در عالم غرب همه چيز رنگ تعيّن دارد. هر چه كه محسوس است حقيقت است و اساساً غيب، يا انكار ميشود و يا در سازماندهي زندگي انساني ناديده گرفته ميشود. البته نه اينكه در عالم ديني، محسوسات و نعمات عالم نفي شود، بلكه تمامي اينها، شعاعي از حقيقتي غيرمادي و وسيلهاي براي رسيدن به او هستند. به همين دليل است كه اهالي عالم ديني، بامعناترين لذتها را از نعمتها ميبرند.
هر عالم البته رنگ و بويي دارد كه اهلش آن را ميشناسند. آنكه در عالم ديني سير ميكند، سير در «بندگي حق» دارد و اين بندگي او را بر تخت فرمانروايي عالم مينشاند و از آنجاكه «بندگي»، مسير رسيدن به جانشيني خداوند در زمين است، عالم و آدم به فرمان خدا در خدمت بندگان او هستند. بندگان نيز از تمام اختياراتشان براي پيشرفت در بندگي و نزديكيِ هرچه بيشتر به او بهره ميگيرند. اين عالم لحظه به لحظه نو ميشود. چرا كه حقيقت عالم، منشأ بيپايان جلوههاي قدسي است. عالم ديني، خليفهالله تربيت ميكند.
اما آنكه در عالم غرب سير ميكند از عبوديت رويگردان است. عالم غرب، مثل انسان مدرن به بار ميآورد. موجودي كه سير در انانيت دارد. خود را خداي عالم ميداند و تمام عالم و آدم را در خدمت خود (آن هم خودِ ناسوتياش) ميخواهد، بدون اينكه خويشتن را متصل به حقيقتي غيرمادي بداند؛ كه اساساً براي او غيرماده وجود ندارد. غربي همواره براي خود حقّ هر كاري را محفوظ ميداند. او حتي سراغ دين هم كه ميآيد، ميخواهد آن را در ذيل نفسانيت خود از حقيقت قدسياش خالي ساخته و به امري روزمره و عرفي تبديل كند. و ثمرهي اين همه، وضعيتي است كه امروز گريبان اهل غرب را گرفته است. «از خود بيگانگي» ثمرهي رويگرداني از عالم غيب بوده؛ «بيوطني» و زندگي كوليوار، تمام رهاورد عالم غرب است.
سه. جبههها شفافتر ميشود.
پسرِ «اليور استون» مسلمان شد. «شان استون» كه حالا خود را در منظومهي بندگي، «علي» ميخواهد، نمايندهي همان اشراقيهاي غرب جغرافيايي است كه جوي موليان فطرت خويش را گرفته و آمده تا به بخاراي «جمهوري اسلام» رسيده است. حالا هي بنشينيم و ناله سر دهيم كه چرا آن دخترك ايرانيِ به فرنگ رفته، فلان شده و بهمان…
خيلي ساده است اين داستان. چه فرقي ميكند كي در كجا باشد؟ غربي، غربي است حتي اگر در ايران زندگي كند و شرقي، شرقي است حتي اگر در قلب شهر شيطانباشد.
زمان دارد به آخر خود نزديك ميشود و ناريخ دارد به فرجام مقدّرش ميرسد. جبههي حق و باطل در حال شفافشدن است و اصلاً نبايد از اين بابت نگران بود. فقط بايد مراقب خود و جامعهيمان باشيم چنان كه «و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر».
چهار. زمان بيداري امّت اسلام است امروز.
آنكه در وطن خود نيست «مسافر» است و مسافري كه به سوي وطن خويش حركت ميكند «مهاجر». مسافر تا مهاجر نشود وطن را در نمييابد و مهاجر يا خودش بهتنهايي قصد وطن ميكند يا با هموطنان ديگرش (كه آنان هم دور از وطن افتادهاند) آهنگ هجرت ميكند. و چقدر سهل ميشود گردنههاي راه، وقتي همراهاني چنين باشند.
آنكه شرقي است «وطن» خويش را به خوبي ميشناسد. ميهن او اسلام است و تو خوب ميداني كه جغرافيا و مرز هم نميشناسد. ميهن او شرق و غرب جغرافيايي عالم است اگر مكانت وجودياش توحيدي شود. اهل اسلام در سرتاسر عالم، يكديگر را خوب ميشناسند و خوب مييابند و همراه ميشوند و آهنگ وطن ميكنند. و اين است رستاخيز جهاني عبادالله. آرمانشهرِ عباد، جامعهاي است كه در آن «لايسبقونه بالقول و هم بأمره يعملون»(+). راستي زيبا نيست «مهاجرت جمعيِ» مردماني در هيئت «انقلاب اسلامي» به سوي وطن اصليشان؟
در حال گشت و گذار و در مقابل دشمن از مردم و كشور شكايت كردن و بر سر سفره امنيت و آرامش كشور نشستن اما براي خوش امد سران كاخ سفيد، و باكينگهام سخنسرايي كردن نه رسم ادب است نه پاسخ بزرگواري مردم و نظام. اين گزارش، روايتي از مخالفخوانهاي آزاد است.
" خبرها خوب نيست، خبرها بد است، نشاط نيست، هيچي نيست... " ، " مشكلات آنجا (در ايران!) عيان است و نيازي به تاييد ما نيست" ، "نظام جمهوري اسلامي ايران آفت زده است" ، "به طور كلي اين نظام و اين حكومت ذاتا ميخواهد همه چيز در اختيارش باشد، اين نظام ميخواهد همه چيز را به طور صد درصد زير سلطه خود داشته باشد و اگر يك بخشي از حكومت نخواهد كه با آنها باشد همه آن بخش زير سؤال ميرود و ميگويند كه اين مورد دارند و جلويش را ميگيرند و اگر يك نفر پايش را از گليم خود درازتر كند، مشكلات زيادي سر راهش قرار ميدهند."
عبارتهاي نقل شده در بند بالا مربوط به چهرههايي همچون منيژه حكمت، حسين مرعشي، بهاره رهنما و محمدرضا شجريان است كه جملگي پس از انتخابات سال 88 بيان و يا نوشته شدهاند.
*آزاد و مشغول گشت و گذار
چهرههايي كه تماماً هماكنون آزاد و مشغول گشت و گذارهاي روزمره خود در كشورهاي مختلف دنيا هستند.
جالب آنكه تمامي صحبتهاي نقل شده نيز در هنگام گشت و گذار چهرههاي مذكور (به غير از حسين مرعشي) در خارج از كشور بيان شده و اين چهرهها پس از حضور در داخل كشور نيز همچنان به زندگي معمولي خود مبادرت كرده و خبري هم از مشكلات زيادي كه محمدرضا شجريان (خواننده) مدعي شده قرار است سر راهشان قرار داده شود!، نيست.
البته ماجراي رفيق دزد و شريك قافله بودن برخي از چهرهها روايت تازهاي نيست.
تعداد بسياري از همين هنرمندان و چهرههاي سينمايي طراز اول كشور در ايام تبليغات انتخاباتي رياست جمهوري در سال 88 در كليپي انتخاباتي به نام "ستارگان سبز" حضور يافتند و برخي از همين تعداد با بيان انتقاداتي تند نسبت به وضعيت روز كشور از يك كانديداي خاص حمايت كردند.
كانديدايي كه بعدها مشخص شد فتنهگري بيش نبوده است و نسخه تمام كارهاي تبليغاتياش را بيگانگان و انديشكدههاي استكبار جهاني پيچيده بودند.
*معذرت خواهي نكردند
در واقع مدعيان وجود شرايط بد! در ايران اسلامي كه تصوير خود را در مجامع انتخاباتي و به نفع يك كانديداي خاص نشان دادند و صفتهايي مثل "فرهيخته"، "هنرمند"، "هنرشناس" و "سرمايه فرهنگي" را يدك ميكشيدند، به راحتي هرچه تمامتر در يك توطئه سياسي دور خوردند.
اما نكته قابل توجهي كه در اين ميانه وجود دارد آن است كه عدهاي از اين افراد، پس از انتخابات نيز دست از خوشرقصي در مقابل بيگانگان و فتنهگران برنداشته و به جاي عذرخواهي از افكار عمومي و بازگشت به راه صلاح، بر همان سبيل سابق مشغول ره پيمودن هستند.
رهپيمودني كه اگرچه قبل از انتخابات، امكان آن بود كه تا حدي صحبتهاي آنان را حمل بر انتقاد تلقي كرد يا از سر جوّزدگي بر اثر هيجان رقابتهاي انتخاباتي دانست اما پس از وقوع فتنه عميق سال 88 و به خيابان ريختن اراذل و اوباش با تشويق همينان و كانديدايشان و هنگاميكه دست همه فتنهگران رو شده است ديگر امكان اين قبيل تلقيها نيست.
*شكايت در تفريح
در واقع، افكار عمومي ديگر به صحبتهاي نامنصفانه كسي مثل محمدرضا شجريان كه مشغول استفاده از تفريحات اكمل در اقصي نقاط جهان هستند؛ و در حين همين تفريحات نيز لب به شكايت از جمهوري اسلامي ميگشايند، وقعي نميگذارند و ديگر برايشان مهم نيست كه اينان چه ميگويند.
به زعم امثال محمدرضا شجريان، آنها كه به نظام جمهوري اسلامي ايران انتقاداتي دارند با مشكلات زيادي كه بر سر راه آنان توسط نظام نهاده شده دست به گريبانند.
و البته شجريان گويا برنامههاي خود و تمام همين رفقاي منتقدش را از ياد برده است كه چگونه پس از فتنه و بدون هيچ ممانعتي در هر كجا و حتي در خارج از كشور اجرا شدند.
گويا اقدامات اين افراد كه همچنان در كنار مردم و نظام اسلامي ايران نان و نمك ميخورند و نمكدان ميشكنند تمامي هم ندارد.
*مخالف فرزند مخالف
پگاه آهنگراني فرزند منيژه حكمت است كه برخي از صحبتهايش را در گفتوگو با شبكه دويچهوله آلمان در بالا خوانديد.
آهنگراني كه از اعضاي فعال و البته هنرمند! ستاد انتخاباتي يكي از فتنهگران سال 88 بود، چندي قبل دعوت يك رسانه معاند با جمهوري اسلامي ايران يعني دويچهوله آلمان را ميپذيرد و قصد ميكند تا براي همكاري با اين شبكه خبري معاند، به آلمان برود اما با دخالت نيروهاي امنيتي كشور از خوشرقصي براي رسانههاي معاند بازميماند.
اين محمدرضا شجريان است كه در تمام طول مدت پس از فتنه و با وجود آنكه پس از انتخابات 88 در ترانهاي عليه جمهوري اسلامي ايران با يك زن همخواني كرد، همچنان آزاد است و همين چند وقت قبل نيز تصاوير و مصاحبههايش در شبكه صداي آمريكا و مخالفخوانيهايش عليه نظام و مردم به عالم طنين انداز شد.
خيابانهاي پايتخت و تمام شهرهاي جمهوري اسلامي ايران آرام است و هيچكس نميتواند در آنها گاردهاي امنيتي يا نيروهاي ويژه پليس را ببيند.
افكار عمومي همچنان صحبتهاي شجريان و ساير خوانندهها و بازيگران مدعي را در رسانهها ميبينند اما هيچگاه مصاديق اين صحبتها را نمييابند.
چرا اين صحبتها مخالفگونه عموماً در گفتوگو با رسانههاي خارجي و معاد كشور و مردم ما بيان ميشوند؟
*نمك خوردند و نمكدان شكستند
و اساساً يك سوال واضحتر آنكه چرا عمده اين مصاحبهها در خارج از كشور بيان ميشوند؟
نمك خوردن و نمكدان شكستن رسم خوبي نيست.
اينكه بر سر سفره آرامش و امنيت و تمدن ايران اسلامي و مردم خوبش بنشينيم اما در جاي ديگري و با يك ليوان قهوه لبخند بزنيم و صحبتهايي را مطرح كنيم كه جز دشمن كسي از شنيدن آنها خوشحال نميشود در نظر هيچكس كار مطلوبي تلقي نميشود.
و اينكه چرا افرادي كه از آنها نام برديم به يك رسم ساده اسلامي و ايراني كه همان قدر نان و نمك را دانستن است، تن در نميدهند و با دهنكجي به مردم دروغگويي را پيشه خود ساختهاند سواليست كه بايد در پاسخ آن انديشيد.
سلام