در حال گشت و گذار و در مقابل دشمن از مردم و كشور شكايت كردن و بر سر سفره امنيت و آرامش كشور نشستن اما براي خوش امد سران كاخ سفيد، و باكينگهام سخنسرايي كردن نه رسم ادب است نه پاسخ بزرگواري مردم و نظام. اين گزارش، روايتي از مخالفخوانهاي آزاد است.
" خبرها خوب نيست، خبرها بد است، نشاط نيست، هيچي نيست... " ، " مشكلات آنجا (در ايران!) عيان است و نيازي به تاييد ما نيست" ، "نظام جمهوري اسلامي ايران آفت زده است" ، "به طور كلي اين نظام و اين حكومت ذاتا ميخواهد همه چيز در اختيارش باشد، اين نظام ميخواهد همه چيز را به طور صد درصد زير سلطه خود داشته باشد و اگر يك بخشي از حكومت نخواهد كه با آنها باشد همه آن بخش زير سؤال ميرود و ميگويند كه اين مورد دارند و جلويش را ميگيرند و اگر يك نفر پايش را از گليم خود درازتر كند، مشكلات زيادي سر راهش قرار ميدهند."
عبارتهاي نقل شده در بند بالا مربوط به چهرههايي همچون منيژه حكمت، حسين مرعشي، بهاره رهنما و محمدرضا شجريان است كه جملگي پس از انتخابات سال 88 بيان و يا نوشته شدهاند.
*آزاد و مشغول گشت و گذار
چهرههايي كه تماماً هماكنون آزاد و مشغول گشت و گذارهاي روزمره خود در كشورهاي مختلف دنيا هستند.
جالب آنكه تمامي صحبتهاي نقل شده نيز در هنگام گشت و گذار چهرههاي مذكور (به غير از حسين مرعشي) در خارج از كشور بيان شده و اين چهرهها پس از حضور در داخل كشور نيز همچنان به زندگي معمولي خود مبادرت كرده و خبري هم از مشكلات زيادي كه محمدرضا شجريان (خواننده) مدعي شده قرار است سر راهشان قرار داده شود!، نيست.
البته ماجراي رفيق دزد و شريك قافله بودن برخي از چهرهها روايت تازهاي نيست.
تعداد بسياري از همين هنرمندان و چهرههاي سينمايي طراز اول كشور در ايام تبليغات انتخاباتي رياست جمهوري در سال 88 در كليپي انتخاباتي به نام "ستارگان سبز" حضور يافتند و برخي از همين تعداد با بيان انتقاداتي تند نسبت به وضعيت روز كشور از يك كانديداي خاص حمايت كردند.
كانديدايي كه بعدها مشخص شد فتنهگري بيش نبوده است و نسخه تمام كارهاي تبليغاتياش را بيگانگان و انديشكدههاي استكبار جهاني پيچيده بودند.
*معذرت خواهي نكردند
در واقع مدعيان وجود شرايط بد! در ايران اسلامي كه تصوير خود را در مجامع انتخاباتي و به نفع يك كانديداي خاص نشان دادند و صفتهايي مثل "فرهيخته"، "هنرمند"، "هنرشناس" و "سرمايه فرهنگي" را يدك ميكشيدند، به راحتي هرچه تمامتر در يك توطئه سياسي دور خوردند.
اما نكته قابل توجهي كه در اين ميانه وجود دارد آن است كه عدهاي از اين افراد، پس از انتخابات نيز دست از خوشرقصي در مقابل بيگانگان و فتنهگران برنداشته و به جاي عذرخواهي از افكار عمومي و بازگشت به راه صلاح، بر همان سبيل سابق مشغول ره پيمودن هستند.
رهپيمودني كه اگرچه قبل از انتخابات، امكان آن بود كه تا حدي صحبتهاي آنان را حمل بر انتقاد تلقي كرد يا از سر جوّزدگي بر اثر هيجان رقابتهاي انتخاباتي دانست اما پس از وقوع فتنه عميق سال 88 و به خيابان ريختن اراذل و اوباش با تشويق همينان و كانديدايشان و هنگاميكه دست همه فتنهگران رو شده است ديگر امكان اين قبيل تلقيها نيست.
*شكايت در تفريح
در واقع، افكار عمومي ديگر به صحبتهاي نامنصفانه كسي مثل محمدرضا شجريان كه مشغول استفاده از تفريحات اكمل در اقصي نقاط جهان هستند؛ و در حين همين تفريحات نيز لب به شكايت از جمهوري اسلامي ميگشايند، وقعي نميگذارند و ديگر برايشان مهم نيست كه اينان چه ميگويند.
به زعم امثال محمدرضا شجريان، آنها كه به نظام جمهوري اسلامي ايران انتقاداتي دارند با مشكلات زيادي كه بر سر راه آنان توسط نظام نهاده شده دست به گريبانند.
و البته شجريان گويا برنامههاي خود و تمام همين رفقاي منتقدش را از ياد برده است كه چگونه پس از فتنه و بدون هيچ ممانعتي در هر كجا و حتي در خارج از كشور اجرا شدند.
گويا اقدامات اين افراد كه همچنان در كنار مردم و نظام اسلامي ايران نان و نمك ميخورند و نمكدان ميشكنند تمامي هم ندارد.
*مخالف فرزند مخالف
پگاه آهنگراني فرزند منيژه حكمت است كه برخي از صحبتهايش را در گفتوگو با شبكه دويچهوله آلمان در بالا خوانديد.
آهنگراني كه از اعضاي فعال و البته هنرمند! ستاد انتخاباتي يكي از فتنهگران سال 88 بود، چندي قبل دعوت يك رسانه معاند با جمهوري اسلامي ايران يعني دويچهوله آلمان را ميپذيرد و قصد ميكند تا براي همكاري با اين شبكه خبري معاند، به آلمان برود اما با دخالت نيروهاي امنيتي كشور از خوشرقصي براي رسانههاي معاند بازميماند.
اين محمدرضا شجريان است كه در تمام طول مدت پس از فتنه و با وجود آنكه پس از انتخابات 88 در ترانهاي عليه جمهوري اسلامي ايران با يك زن همخواني كرد، همچنان آزاد است و همين چند وقت قبل نيز تصاوير و مصاحبههايش در شبكه صداي آمريكا و مخالفخوانيهايش عليه نظام و مردم به عالم طنين انداز شد.
خيابانهاي پايتخت و تمام شهرهاي جمهوري اسلامي ايران آرام است و هيچكس نميتواند در آنها گاردهاي امنيتي يا نيروهاي ويژه پليس را ببيند.
افكار عمومي همچنان صحبتهاي شجريان و ساير خوانندهها و بازيگران مدعي را در رسانهها ميبينند اما هيچگاه مصاديق اين صحبتها را نمييابند.
چرا اين صحبتها مخالفگونه عموماً در گفتوگو با رسانههاي خارجي و معاد كشور و مردم ما بيان ميشوند؟
*نمك خوردند و نمكدان شكستند
و اساساً يك سوال واضحتر آنكه چرا عمده اين مصاحبهها در خارج از كشور بيان ميشوند؟
نمك خوردن و نمكدان شكستن رسم خوبي نيست.
اينكه بر سر سفره آرامش و امنيت و تمدن ايران اسلامي و مردم خوبش بنشينيم اما در جاي ديگري و با يك ليوان قهوه لبخند بزنيم و صحبتهايي را مطرح كنيم كه جز دشمن كسي از شنيدن آنها خوشحال نميشود در نظر هيچكس كار مطلوبي تلقي نميشود.
و اينكه چرا افرادي كه از آنها نام برديم به يك رسم ساده اسلامي و ايراني كه همان قدر نان و نمك را دانستن است، تن در نميدهند و با دهنكجي به مردم دروغگويي را پيشه خود ساختهاند سواليست كه بايد در پاسخ آن انديشيد.