ابقع
ابقع بي شك از چهره هايي است كه بايد از او اجتناب كرد. او يكي از سه نفري است كه قصد اشغال شام را دارند و حكومت كردن بر شام آرزوي آنهاست. سفياني، اصهب و ابقع سه فرد قدرت طلبي هستند كه در آخرالزمان خروج مي كنند.
درباره ي ابقع بايد گفت: «از او بپرهيز...» (1)
لقب ديگري كه به ابقع داده اند «ابرص» است.
درباره ي معناي «ابقع» و «ابرص» تعاريف متعددي بيان شده است. به لحاظ لغوي ابقع به معناي سپيد و سياه و ابرص به معناي كسي است كه بيماري پيسي دارد. (2)
اما در كتب مختلف از ديد زبان شناسان اعراب معاني متعددي براي ابقع آمده است:
1.ابقع يعني متفاوت و مختلف بودن رنگها در چيزي. به كسي يا چيزي كه رنگهاي مختلف دارد ابقع مي گويند.
2.صفت بقعه در مردان به مردي اطلاق مي شود كه بسيار پرحرف است و سخنهاي بيجا بر زبان مي راند كه حرفهايش بي سر و ته است. (2)
3. مردي زيرك و مكار كه كسي توان فريبش را ندارد. (4)
در رواياتي كه از ابقع آمده است مشخص است كه ابقع، اصهب و سفياني هر سه براي بدست آوردن حكومت دمشق (شام) با هم رقابت مي كنند. در نهايت سفياني ابقع را به قتل مي رساند و بر دمشق مسلط مي شود. (5)
پي نوشت:
1.امام باقر (ع) به يكي از يارانشان فرمودند: اي بريد! از جماعت اصهب بپرهيزيد و ابقع. بريد گفت: ابقع؟ فرمودند: ابرص و از سفياني بپرهيز و از دو رانده شده از فرزندان فلاني.
2.فرهنگ مجازي دهخدا، ذيل كلمات ابقع و ابرص
3.معجم مقاييس اللغه، ج1 ، ص 281؛ به نقل از سفياني، ص 94
4.القاموس فيروز آبادي، ج3، ص 6؛ به نقل از سفياني، ص 94
5.يوم الخلاص، ص 293؛ به نقل از شش ماه پاياني، صص 8076 –
به نقل از سايت موعود